خلاصه داستان: شیرین زندگی آرامی را در میان طبقه متوسط خوب ایرانی سپری می کند تا اینکه روزی که عمویش سعید از پدرش می خواهد که او را در آژانس مسافرتی خود استخدام کند. بالاخره تصمیم می گیرد کار کند. سرنوشت او تغییر می کند، زیرا او با یک عامری جوان و جذاب آشنا می شود ...
خلاصه داستان: «وقتی همه خواب بودند» داستان بیبی، مامایی محبوب و مسن در یک روستای کوچک است. وقتی بی بی ازدواج کرد، شوهرش قول داد که او را به زیارت مکه ببرد و با اینکه هرگز قول خود را فراموش نکرد، گذشت...
خلاصه داستان: یک روانپزشک قانونی جوان به ملاقات یک دوست قدیمی که نامزدش ROYA متهم به قتل شده است. اگرچه او در مورد اختلالات روانی رویا باخبر می شود، اما هر چه بیشتر می یابد، بر بی گناهی او پافشاری می کند.
خلاصه داستان: ژاله و حمید دو جوان از نسل سوم ایرانیان مهاجر در ترکیه هستند. خانواده های آنها برای داشتن یک زندگی آرام به اینجا آمده اند. دو روایت موازی از دو دوره مختلف شخصیت های جوان را به صورت زنده می بینیم...
خلاصه داستان: داستان حامد آبان عکاس حرفه ای و تغییر اساسی در زندگی او. معلم پسرش کتابی در مورد طبیعت و پاکسازی آن به او می دهد. این او را به طور اساسی تغییر می دهد. او می رود و خود را در مونی استخدام می کند ...
خلاصه داستان: لامپ 100 فیلمی ایرانی است که داستان فرزین (با بازی محسن تنابنده) را نشان میدهد که به مواد مخدر معتاد شده است. فرزین خانواده محترمی دارد و در طول فیلم مشکلاتی که خانواده پیش میروند نشان داده میشود...
خلاصه داستان: ماری پس از چند ماه از زندان آزاد می شود و سعی می کند شوهرش را پیدا کند. او به سراغ یاشار دوست سهیل می رود تا همسرش را پیدا کند و از بحران زندگی اش خارج شود. اما طولی نمی کشد که متوجه می شود سهیل ...
خلاصه داستان: یک افسر پلیس فاسد اصرار دارد که به یک مرد شکسته رشوه بدهد، بنابراین او باید به سراغ همه برود و همه کارها را انجام دهد تا بتواند پول او را در همان شب پرداخت کند.
خلاصه داستان: داستان زوج جوان شکوفه و پیمان که مرتکب لاستیک شده اند. آنها به بندر انزلی در شمال می روند تا با مردی ملاقات کنند غافل از اینکه طمع آنها بی خطر نیست.