خلاصه داستان: یک افسر پلیس تازه کار با کمال میل آخرین شیفت را در یک ایستگاه پلیس تازه از کار افتاده انجام می دهد تا رابطه مرموز بین مرگ پدرش و یک فرقه شرور را کشف کند.
خلاصه داستان: کارآگاه باب هایتاور با در دست گرفتن امور به دست خود، سعی می کند به یک فرقه شیطانی نفوذ کند تا دختر ربوده شده خود را نجات دهد و انتقام قتل همسرش را بگیرد.
خلاصه داستان: یک زوج متاهل تقریباً در حال طلاق را دنبال می کند که هنگام پیاده روی در جنگل های بارانی در کلمبیا در شن های روان گرفتار می شوند. آنها با عناصر جنگل مبارزه خواهند کرد و برای زنده ماندن باید با هم کار کنند.
خلاصه داستان: تس کهنه سرباز جنگی عراق را دنبال می کند، در حالی که آماده می شود تا پس از حمله گروهی از مهاجمان به خانه در مهمانی مجردی خواهرش، حمله کند، و او متوجه می شود که آنها نمی خواهند شاهدی را پشت سر بگذارند.
خلاصه داستان: دو برادر جنایتکار که در طول یک طوفان وحشتناک اتفاق میافتند، به یک خانه مزرعه متروک پناه میبرند. با به اسارت گرفتن خانواده ساکن، آنها متوجه می شوند که خانه اسرار تاریک خود را دارد.
خلاصه داستان: یک قاتل زنجیره ای در لندن در دهه 1890 با صندلی برقی به اعدام محکوم شد، اما در آخرین ساعات زندگی، زندانی را که در آن است و همه کسانی که در آن هستند نفرین می کند.
خلاصه داستان: جان راینا پس از اینکه در را باز کرد و وارد اتاق بدون شماره در هتلی شد که توسط خواهرش فیه اداره می شد، به خطر افتاد. چهره زنی با مو و پوست سفید نیز حضور او را آشکار کرد.
خلاصه داستان: زن جوانی برای کشف قاتل خواهرش ایوی 20 سال قبل، به خانه خانوادگی خود باز می گردد. پس از یک سری برخوردهای وحشتناک با روح ایوی در ساعت 09:09 شب، مارگوت می داند که باید یک بار برای فهمیدن حقیقت بجنگد و...