خلاصه داستان: یک جفت خواهر و برادر را دنبال می کند که عاشق یکدیگر هستند اما به یکدیگر بی اعتماد هستند و با یک گروه کوچک به سفر رفتینگ در آب های سفید می روند. یکی از دوستان آنها از دوران کودکی خطرناکتر از آن چیزی است که به نظر می رسد.
خلاصه داستان: یک مرد مجبور می شود با ترس های خود روبرو شود و با گذشته آشفته خود روبرو شود. او باید راهی برای زنده ماندن پیدا کند، وقتی همکارش می زند و به قتل خشن می رود.
خلاصه داستان: در آینده ای نه چندان دور، یک رانشگر که در بیابان سفر می کند، بزرگترین قطعه طلای کشف شده را کشف می کند. او باید در میان شرایط سخت و سگ های وحشی در حالی که منتظر بازگشت شریک زندگی خود است، از آن در برابر دزدان محافظت کند.
خلاصه داستان: بیوه ای را دنبال می کند که از معشوقه شوهر مرحومش متوجه می شود که مرگ او تصادفی نبوده است. هر دو زن با هم کار می کنند تا حقیقت مردی را که هر دو دوستشان داشتند، آشکار کنند.
خلاصه داستان: هنگامی که برادرش کشته می شود، افسر LAPD، مارک، شهر را ترک می کند تا به جزیره ای که در آن بزرگ شده بازگردد. به دنبال پاسخ و انتقام، او به زودی خود را در نبردی خونین با سرمایه دار فاسدی می بیند که جزیره را تصاحب کرده است...
خلاصه داستان: بر اساس وقایع واقعی، یک کارآگاه پلیس شرمسار به دنبال رستگاری با مخفی شدن برای افشای یک سندیکای جنایت خشونت آمیز است. اما همانطور که او در اعماق اوباش فرو میرود، ممکن است بهای بخشش بیشتر از توان او باشد.
خلاصه داستان: آرورا در تمام زندگی خود از مادرش میدانست که تواناییهای مافوق بشری آنها را نیز خطرناک میکند. حالا آرورا متوجه می شود که آیا مادرش در یک شب سرنوشت ساز و مرگبار حقیقت را گفته است یا خیر.
خلاصه داستان: یک خانواده دانمارکی از یک خانواده هلندی که در تعطیلات با آنها آشنا شده بودند دیدن می کنند. زمانی که دانمارکیها سعی میکنند در مواجهه با ناخوشایند مودب بمانند، چیزی که قرار بود یک آخر هفته ایدهآل باشد، کم کم آشکار میشود.