خلاصه داستان: یک قاتل زنجیره ای در لندن در دهه 1890 با صندلی برقی به اعدام محکوم شد، اما در آخرین ساعات زندگی، زندانی را که در آن است و همه کسانی که در آن هستند نفرین می کند.
خلاصه داستان: زن جوانی برای کشف قاتل خواهرش ایوی 20 سال قبل، به خانه خانوادگی خود باز می گردد. پس از یک سری برخوردهای وحشتناک با روح ایوی در ساعت 09:09 شب، مارگوت می داند که باید یک بار برای فهمیدن حقیقت بجنگد و...
خلاصه داستان: جاکوب مکنیلی هجده ساله که در کوههای آپالاچی کارولینای شمالی اتفاق میافتد، بین دلجویی کردن از پدرش که با مواد مخدر معامله میکرد و دختری که دوستش دارد، برای همیشه کوهها را ترک میکند، سرگردان است.
خلاصه داستان: تسونئو یک دانشجوی دانشگاه است و خوزی یک دختر جوان است که به ندرت به تنهایی از خانه بیرون رفته است زیرا نمی تواند راه برود. زمانی که تسونئو مادربزرگ خوزی را میبیند که او را برای پیادهروی شبانه بیرون میبرد، آن دو با هم آشنا میشوند.
خلاصه داستان: یک دختر یتیم 18 ساله می خواهد برای ردیابی مادر بیولوژیکی خود به اروپا سفر کند، بنابراین وقتی با مرد جوان مهربانی روبرو می شود که از گناه یک تصادف مرگبار به خود می پیچد، او را متقاعد می کند که او را در سفر همراهی کند.
خلاصه داستان: راهبه ای که در سال 1890 در داکوتای شمالی سفر می کند، یک یاغی را از مرگ نجات می دهد. او در ازای راهنمایی او به کلیسایی در اعماق بدلندز از او پرستاری می کند تا سلامتی خود را حفظ کند.
خلاصه داستان: بر اساس وقایع واقعی، یک کارآگاه پلیس شرمسار به دنبال رستگاری با مخفی شدن برای افشای یک سندیکای جنایت خشونت آمیز است. اما همانطور که او در اعماق اوباش فرو میرود، ممکن است بهای بخشش بیشتر از توان او باشد.
خلاصه داستان: گروهی از تروریست ها که خود را شکارچی نشان می دهند، در جستجوی 100 میلیون دلار هستند که در یک سانحه هوایی در مسیر افغانستان به سرقت رفته و گم شده اند.