خلاصه داستان: هنگامی که یک سکونتگاه صلح آمیز در لبه یک ماه دور خود را در معرض تهدید ارتش یک نیروی ظالم حاکم می بیند، یک غریبه مرموز که در میان روستاییانش زندگی می کند بهترین امید آنها برای بقا می شود.
خلاصه داستان: فرانچسکا کابرینی، مهاجر ایتالیایی، پس از مشاهده بیماری و فقر در محلههای فقیرنشین نیویورک، سفری جسورانه را آغاز میکند تا شهردار متخاصم را متقاعد کند تا برای صدها کودک یتیم مسکن و مراقبتهای بهداشتی فراهم کند.
خلاصه داستان: اروین خود را در تگزاس سرگردان می بیند، جایی که تحت بال یک حفاری نفت تقریباً ورشکسته مرل گرفته می شود. آنها وارد یک ماجراجویی وحشیانه میشوند تا قبل از اینکه رویاهای مرل از بین بروند، یک شرکت نفتی فاسد را گول بزنند تا به آن پول بدهند.