خلاصه داستان: با پدری که از بیماری عصبی رنج می برد، زنی جوان با دختر هشت ساله خود زندگی می کند. در حالی که در تلاش برای تامین یک خانه سالمندان مناسب است، با دوستی که در دسترس نیست برخورد می کند و با او رابطه عاشقانه برقرار می کند.
خلاصه داستان: جیمز و ام فاستر در حال لذت بردن از تعطیلات ساحلی همه جانبه در جزیره خیالی لا تولکا هستند، زمانی که یک حادثه مرگبار خرده فرهنگ منحرف گردشگری لذتگرا، خشونت بیپروا و وحشتهای سورئال را آشکار میکند.
خلاصه داستان: در حین تعطیلات، یک دختر و والدینش توسط غریبه های مسلح گروگان گرفته می شوند که از خانواده می خواهند برای جلوگیری از آخرالزمان تصمیم بگیرند.
خلاصه داستان: در سفری به زادگاهش، الی معتاد به کار خاطراتشان را با شان سابقش مرور می کند و شروع به زیر سوال بردن همه چیز در مورد شخصی که تبدیل شده است می کند. همه چیز زمانی گیج کننده تر می شود که کسیدی را ملاقات می کند، کسی که او را به یاد شخصی که از او استفاده کرده است می اندازد...
خلاصه داستان: زوج متاهل مایا و جیمی از کابوس شهری خود به آرامش روستایی ایرلند میگریزند تا اجنههای بدخواه و قاتل را که در کمین چوبهای باستانی در پای باغ جدیدشان کمین کردهاند، کشف کنند.
خلاصه داستان: هنگامی که یک رزمی کار محترم متهم به قتل می شود، او به دنبال پاسخی در مورد داستان مبدأ اسرارآمیز خود و دشمنان ناشناخته ای است که برای نابودی او تلاش می کنند.
خلاصه داستان: گروهی عجیب متشکل از پلیس ها، مجرمان، توریست ها و نوجوانان در جنگلی در جورجیا گرد هم می آیند، جایی که یک خرس سیاه بزرگ پس از خوردن ناخواسته کوکائین به یک جنایت قاتل می پردازد.
خلاصه داستان: لورتا مک لافلین گزارشگری بود که اولین بار قتل ها را به هم مرتبط کرد و داستان خفه کننده بوستون را افشا کرد. او و ژان کول جنسیت گرایی اوایل دهه 1960 را به چالش کشیدند تا از بدنام ترین قاتل سریالی شهر گزارش دهند.