خلاصه داستان: یک نابغه جوان هوش مصنوعی از یک آزمایشگاه روباتیک مشهور جهان طرد می شود و کاری را انجام می دهد که هر نوجوان منطقی انجام می دهد - یک ون را می دزدد و در سراسر کشور به سمت شمال مینه سوتا حرکت می کند تا پروفسوری را که او را رد کرده است ردیابی کند.
خلاصه داستان: عاشقانهی طوفانی والاس با صاحب مغازهی پشمفروشی محلی، سر او را به هم میزند. گرومیت برای خش خش گوسفندان در یک نقشه جنایی شیطانی قاب می شود.
خلاصه داستان: یک جاسوس در سطح جهانی عاشق یک زن بعید می شود و باید چگونگی برقراری رابطه با یک فرد عادی را در حالی که اطرافیان او سعی می کنند هم رابطه و هم خیلی چیزهای دیگر را از بین ببرند، بیابد.
خلاصه داستان: لوسی پس از اینکه متوجه میشود مادربزرگش برای کریسمس به آنجا نمیرود، تصمیم میگیرد با برپایی جشن سال نو، خود را شاد کند. در همین حال، چارلی براون تلاش می کند تا قبل از نیمه شب به یکی از تصمیمات خود عمل کند.
خلاصه داستان: قهرمان جوانی را دنبال می کند که نیمی از مرغ و نیمی از خرگوش به دنیا آمده است. او که با وجود تفاوتهایش مشتاق جا افتادن است و احساس میکند که دوستش دارند، با وجود دست و پا چلفتیاش درگیر ماجراجویی است.
خلاصه داستان: آلشا پوپوویچ باید توگارین زمی را بگیرد و پول دزدیده شده را با کمک یک اسب سخنگو (که همیشه صحبت می کند و در مورد همه چیز نظر دارد)، یک مادربزرگ دانا، یک الاغ و یک زیبارو لیوبوا بازگرداند.