خلاصه داستان: اودی گوپتا خود را به عنوان مرد تنها ساکن بخش زنان می یابد. بی میلی او منجر به هرج و مرج، سردرگمی، کمدی و در نهایت رفاقت بزرگ با همکلاسی هایش می شود.
خلاصه داستان: انجی مصمم است کریسمس را به تنهایی بگذراند، اما سفر معمولی او به قطار کریسمس تبدیل می شود که او را در شهر زادگاهش در سال 2011 پیاده می کند.
خلاصه داستان: رئیس پلیس سندرز (جان هام) در مورد قتل های عجیب دو زن با همین نام تحقیق می کند و شبکه ای از دروغ های شهر کوچک را باز می کند. او با ریتا (تینا فی)، یک همسایه فضول که مشتاق کمک به حل مشکل است آشنا می شود و به سرعت عاشق می شود...
خلاصه داستان: یک مدیر مراسم تشییع جنازه پس از گذراندن دوران محکومیت خود، به طور تصادفی با دختری برخورد می کند که باعث تغییر غیرمنتظره ای در نگرش او نسبت به زندگی می شود.