خلاصه داستان: تاد، کارگر ساختمانی، میخواهد یک باستانشناس مشهور شود. او این فرصت را پیدا می کند تا به دنبال شهر گمشده اینکاها در پرو بگردد، جایی که طلا در آن پنهان شده بود. او با دختر/دستیار ناز پروفسور آشنا می شود. شرورها آنها را تعقیب می کنند.
خلاصه داستان: رالفی که اکنون بالغ شده است را دنبال می کند که به خانه ای در خیابان کلیولند باز می گردد تا کریسمس جادویی را مانند کریسمس کودکی به فرزندانش بدهد، با دوستان دوران کودکی خود ارتباط برقرار کند و با مرگ پیرمرد خود آشتی دهد.
خلاصه داستان: زن و شوهر برای احیای ازدواج خود و ارتباط مجدد، آخر هفته یک سم زدایی دیجیتالی را که خودشان تجویز می کنند به یک شهر کوهستانی دورافتاده می روند. چیزی که به عنوان یک تعطیلات آخر هفته بدون فناوری شروع می شود، به سرعت از کنترل خارج می شود.
خلاصه داستان: اقتباسی از موزیکال برنده جایزه تونی و اولیویه. ماتیلدا داستان دختری خارقالعاده را روایت میکند که مجهز به ذهنی تیزبین و تخیلی روشن، جرأت میکند برای تغییر داستان خود با نتایج معجزهآسایی موضع بگیرد.
خلاصه داستان: یک زوج جوان به جزیره ای دورافتاده سفر می کنند تا در یک رستوران منحصر به فرد غذا بخورند، جایی که سرآشپز یک منوی مجلل با شگفتی های تکان دهنده آماده کرده است.
خلاصه داستان: برای تیم و کلویی، شادی روزمره و بیپیوسته است. اما فردا تابستان تمام می شود. دختر آنها، تامی، به مدرسه برمیگردد و امسال، آنها قول میدهند که او این قرار بزرگ را از دست نخواهد داد.
خلاصه داستان: موموکو زنی است که هفتاد و پنج سال دارد و تنها زندگی می کند. او در توکیو زندگی می کند، اما بیش از پنجاه سال پیش در آنجا به دنیا نیامد. او با مرد خوبی آشنا شده بود، از او خواستگاری شده بود و پذیرفته شده بود. او دو فرزند به دنیا آورد...
خلاصه داستان: گرگ هفلی یک بچه جاه طلب با تخیل فعال و برنامه های بزرگ برای ثروتمند شدن و مشهور شدن است. مشکل این است که او ابتدا باید از دوران راهنمایی جان سالم به در ببرد.
خلاصه داستان: فرانسه، 1789، درست قبل از انقلاب. با کمک یک زن جوان با استعداد شگفتانگیز، آشپزی که توسط ارباب بزرگوارش اخراج شده است، قدرت مییابد تا خود را از موقعیت خود به عنوان خدمتکار رها کند و اولین شب را باز میکند...