خلاصه داستان: ژول کلاوس دوباره کریسمس را پذیرفته است و همراه با پدربزرگ نوئل برای شلوغ ترین زمان سال آماده می شود. به نظر می رسد همه چیز طبق برنامه پیش می رود، تا اینکه جولز نامه ای بسیار ویژه با یک درخواست جذاب دریافت می کند...
خلاصه داستان: زمانی که ون او درست قبل از کریسمس در یک شهر کوچک خوشآوازه خراب میشود، یک مرد شرور دوستداشتنی و با استعداد، لحظهای از تعقیب رویاهای موسیقی خود دور میشود.
خلاصه داستان: جس درست قبل از کریسمس توسط دوست پسرش اخراج می شود، اما والدینش هنوز هم می خواهند کریسمس را با او جشن بگیرند تا پسرشان دور باشد. سپس او با پسر عمویش ملاقات می کند، اما وقتی او برمی گردد، کریسمس بسیار پیچیده تر می شود.
خلاصه داستان: هیلی و جیمز جوان و عاشق هستند. هر دوی آنها تصمیم دیوانه وار یکسانی را برای تعویض قطار و غافلگیری یکدیگر می گیرند. با عبور از کنار یکدیگر در ایستگاه، آنها کاملاً غافل هستند که به تازگی کریسمس را عوض کرده اند.
خلاصه داستان: داستان مردی است که در کریسمس به خانه بازمی گردد تا املاک مادرش را که از او جدا شده است را تسویه کند. زمانی که آنجا میرود، دفتر خاطراتی را کشف میکند که ممکن است اسرار گذشته خودش و یک زن جوان زیبا را در سفری مرموز خودش حفظ کند.
خلاصه داستان: حوا، دختر جوانی که با مادربزرگ بیمار لاعلاج خود به تنهایی زندگی می کند. هاوا وقتی متوجه می شود که میشل اوباما در حال بازدید از پاریس است، فکر دیوانه وار پذیرفته شدن توسط این شخصیت می شود که او را بیش از هر چیز تحسین می کند...