خلاصه داستان: ججا موفق نمی شود پاما را ترور کند و در همان زندان به سر می برد، جایی که او قصد دارد کار را به پایان برساند. نقشه یک پلیس بی رحم برای انتقال زندانیان خطرناک اوضاع را تشدید می کند.
خلاصه داستان: عمو هوآ که سالها در خیابان قدیمی زندگی میکرد، مورد احترام همسایگانش بود و همیشه از فروش عتیقهجات امرار معاش میکرد. وقتی با مشکلاتی روبهرو میشویم، یافتن عمو هوآ تقریباً به اصل زندگی تبدیل شده است...
خلاصه داستان: سال ها پس از بازنشستگی از ارتش، سرباز نیروی ویژه لی جون خانواده خود را برای امرار معاش به فیلیپین بی نظم آورد، اما به طور تصادفی همسر و دخترش را در شورش از دست داد.
خلاصه داستان: دوستی مشترک بین کارین، دختری با ذهن قوی که برای زندگی با پدربزرگ راهب خود در حومه ژاپن فرستاده شده است، و آنزو، گربه سان شبح غیرقابل پیش بینی تر که به عنوان نگهبان او عمل می کند.
خلاصه داستان: ویکرام، مولتی میلیاردر چهار پلژی که تحت تأثیر رفتار بیخیالش قرار گرفته، یک محکوم را به عنوان سرایدار خود به صورت مشروط استخدام میکند. آنچه در ادامه می آید رشته ای از درس های زندگی است که آنها از یکدیگر می آموزند.
خلاصه داستان: یک افسر مالیات بر درآمد که به دلیل صداقت بی دریغش تعلیق شده بود، به زادگاهش بازمی گردد و عاشق زنی می شود که احساساتش را متقابلاً جبران می کند، قبل از اینکه دوباره به کارش بازگردانده شود و مأمور حمله به خانه یک نیرومند شود...
خلاصه داستان: هر کرم حداقل یک بار در طول عمرش این فرصت را پیدا می کند که خود را به یک پروانه تبدیل کند. اما راه تحول دردناک است. آیا کرم تصمیم می گیرد به عنوان یک کرم به حیات خود ادامه دهد یا اینکه پیله خود را خواهد شکست؟
خلاصه داستان: هنگامی که جسد قدیمیترین دوستش در یک قبر کم عمق دفن شده پیدا میشود، دان، یک پلیس شهر کوچک، به دنبال پاسخ از یک گوشهنشین فراری است که ممکن است آخرین کسی باشد که دوستش را زنده دیده است.