خلاصه داستان: سلوا یک دانشجوی کالج با آرزوهای فوتبالی به دلیل کمبود فرصت ناامید می شود. خشم او او را به درگیری هایی می کشاند که بر خودش و خانواده تأثیر می گذارد.
خلاصه داستان: در سال 1955، پنج جوان مکزیکی-آمریکایی، به دلیل عشق به بازی، تصمیم گرفتند که چگونه بازی کنند، بنابراین آنها زمین گلف خود را در وسط صحرای تگزاس جنوبی ایجاد کردند.
خلاصه داستان: اروین خود را در تگزاس سرگردان می بیند، جایی که تحت بال یک حفاری نفت تقریباً ورشکسته مرل گرفته می شود. آنها وارد یک ماجراجویی وحشیانه میشوند تا قبل از اینکه رویاهای مرل از بین بروند، یک شرکت نفتی فاسد را گول بزنند تا به آن پول بدهند.