خلاصه داستان: در آوریل 1994، چهار زن با پیشینه ها و عقاید مختلف در جریان نسل کشی علیه توتسی ها در رواندا به دام افتاده و مخفی می شوند. مبارزه آنها برای بقا در برابر همه شانس ها، زنان را در یک خواهرخوانده ناگسستنی متحد می کند.
خلاصه داستان: لوسیانا، زن جوانی است که در دایره ای از مرگ های مرموز خویشاوندان غوطه ور شده و این ظن فزاینده مبنی بر اینکه فرد مسئول یک نویسنده مرموز، رئیس سابق او است.
خلاصه داستان: یک حرفهای اهل ورشو که سگها را دوست ندارد، به دلایل حرفهای باید به کراکوف برود و در آنجا با یک بیوه جذاب، پسرش و حیوان خانگی چهار پاشان آشنا میشود.
خلاصه داستان: رافا درگیر احساسات خالص و آتشینی است که از مسابقه سرعت دریافت می کند، اما وقتی مادر فرزندش با فروشندگان مواد مخدر درگیر می شود، او برای نجات او لاستیک را می سوزاند.
خلاصه داستان: زنجیره ای از وقایع زندگی وینود را تغییر می دهد - از روزنامه نگار صادق گرفته تا بازاریاب سیاه به یک دان زیرزمینی و یک راکتیر برای مبارزه با واردان.
خلاصه داستان: آرجون سینگ که توسط پدربزرگش بزرگ شده، در جستجوی شغل و زندگی جدید به شهر نقل مکان می کند. زمانی که در شهر است، بایرون را ملاقات می کند، که به او کمک می کند تا شغلی به عنوان خواننده در یک هتل 5 ستاره متعلق به راجا پیدا کند.
خلاصه داستان: هیرا نمی تواند انتظارات پدرش تاکور بانوپراتاپ سینگ، مرد قدرتمند و محترم جامعه خود را برآورده کند. علیرغم همه مشکلات، هیرا برای حفظ غرور پدرش تلاش می کند.
خلاصه داستان: سانجانا (کاجول) که قرار است قلب نامزدش را به دست آورد، تصمیم می گیرد به هند برگردد، اما او نمی دانست که سرنوشت چیز دیگری برای او در نظر گرفته است.
خلاصه داستان: سورج سینگ (آنیل کاپور) عاشق کومال زیبا و ثروتمند (کاریسما کاپور) است. آنها رویای خانواده کامل خود را در کنار هم می بینند اما پدر مغرور او یاشپال چوداری (امریش پوری) از سورج متنفر است زیرا او یک خانواده متوسط است ...