خلاصه داستان: شاهزاده باربارا مخفیانه عاشق شاهزاده ادوارد است. هنگامی که راسو کارمند پست یواشکی از پادشاه می خواهد که او را با باربارا ازدواج کند، او فرار می کند. هیولای شیرین بوگی تمام تلاش خود را انجام می دهد تا به باربارا کمک کند تا پادشاهی را نجات دهد.
خلاصه داستان: هنگامی که برادرش کشته می شود، افسر LAPD، مارک، شهر را ترک می کند تا به جزیره ای که در آن بزرگ شده بازگردد. به دنبال پاسخ و انتقام، او به زودی خود را در نبردی خونین با سرمایه دار فاسدی می بیند که جزیره را تصاحب کرده است...
خلاصه داستان: راهبه ای که در سال 1890 در داکوتای شمالی سفر می کند، یک یاغی را از مرگ نجات می دهد. او در ازای راهنمایی او به کلیسایی در اعماق بدلندز از او پرستاری می کند تا سلامتی خود را حفظ کند.
خلاصه داستان: استیچ، بیگانهای که روی زمین زندگی میکند و با خانواده انسانیاش به شکل یک سگ زندگی میکند، به ماجراجوییهای خود ادامه میدهد وقتی متوجه میشود که خانوادهی بیگانهای که هرگز نمیدانست او دارد، اکنون در هاوایی هستند و توسط نیروهای کهکشانی شکار میشوند.
خلاصه داستان: بر اساس وقایع واقعی، یک کارآگاه پلیس شرمسار به دنبال رستگاری با مخفی شدن برای افشای یک سندیکای جنایت خشونت آمیز است. اما همانطور که او در اعماق اوباش فرو میرود، ممکن است بهای بخشش بیشتر از توان او باشد.