خلاصه داستان: سه شمشیرزن مختلف - یک شمشیرزن که در حال کور شدن است، بهترین شمشیرزن در سلسله چوسون، و بهترین شمشیرزن در سلسله چینگ که آرزوی بهترین شدن را حتی در سلسله چوسون دارد - به دلایل خود یکدیگر را ملاقات می کنند.
خلاصه داستان: برای انتقام مرگ مادرش، پیکسی یک دزدی را طراحی میکند، اما باید از ایرلند از دست گانگسترها فرار کند، پدرسالاری را به عهده بگیرد و سرنوشت خود را انتخاب کند.
خلاصه داستان: ده مسافر اتوبوس پس از فرار از جاده توسط دوچرخه سواران در داخل یک حیاط زباله سرگردان می شوند. برای زنده ماندن، آنها باید اسلحه های بداهه بسازند و جرات دفاع در برابر دوچرخه سواران قاتل را داشته باشند.
خلاصه داستان: جوزف و خانوادهاش در بیابان دور افتاده به عنوان تلهگذار خز زندگی میکنند، اما وقتی فکر میکنند با بازگشت یک گرگ سرکش شکار میشوند، آرامش آنها به خطر میافتد و جوزف آنها را رها میکند تا آن را دنبال کند.
خلاصه داستان: یک دریفت (شی ویگام) یک واعظ دوره گرد را می کشد و جای او را در کلیسایی در شهر کوچک می گیرد، اما رئیس پلیس (مایکل شانون) به بازی ناپسند مشکوک می شود.
خلاصه داستان: خانوادهای از قصابهای سادیست به حومه حفاری رفتهاند و از یخبندان زمستان تا روزهای سگی تابستان، هر کسی که از مسیر آنها عبور کند گوشت مرده است.
خلاصه داستان: یک کهنه سرباز جنگ داخلی قبول می کند دختری را که سال ها پیش مردم کیووا برده بودند، برخلاف میل او به عمه و عمویش تحویل دهد. آنها صدها مایل را طی می کنند و با خطرات جدی روبرو می شوند زیرا به دنبال مکانی می گردند که هر دو بتوانند آن را خانه بدانند.
خلاصه داستان: در آینده ای نزدیک، یک خلبان هواپیمای بدون سرنشین که به یک منطقه جنگی فرستاده می شود، خود را با یک افسر فوق سری اندروید در یک ماموریت برای متوقف کردن یک حمله هسته ای می بیند.