خلاصه داستان: مهمت دوست عزیزی است که انبار زباله های جامد را در محله اداره می کند، او از زمانی که خودش هم بود به همه نیازمندان کمک می کند، به ویژه به کودکان و نوجوانان بی خانمان.
خلاصه داستان: بعد از اینکه یک کارگر در کسب و کار خانوادگی خود به شدت آسیب می بیند، کدیر مجبور می شود تصمیمی اخلاقی بگیرد که روی رویاهای او، خانواده و زندگی همسر کارگر آسیب دیده تأثیر می گذارد.
خلاصه داستان: هنگامی که رجب ایودیک و بهترین دوستش نورالله تصمیم می گیرند از خانه روستایی که از مادربزرگش به رجب منتقل شده بود دیدن کنند، آنها خود را در تلاش برای نجات دهکده و جنگل های اطراف می بینند.
خلاصه داستان: یک کاپیتان سابق ارتش به دالیان سفر می کند تا معشوق دوستش را از ازدواج با مرد دیگری باز دارد، اما غم و اندوه و آسیب ناشی از یک تراژدی جنگی سفر او را مختل می کند.
خلاصه داستان: مادری مجرد که به بیماری لاعلاج تشخیص داده می شود، در حالی که با آینده کودک شش ساله خود دست و پنجه نرم می کند، با یک مجرد خوش اخلاق روبرو می شود.
خلاصه داستان: مامور ویژه اورسون فورچون و تیم عاملش یکی از بزرگترین ستارههای سینمای هالیوود را برای کمک به آنها در یک ماموریت مخفی استخدام میکنند، زمانی که فروش یک فناوری جدید تسلیحاتی مرگبار تهدید میکند نظم جهانی را مختل کند.
خلاصه داستان: زوجی از استانبول که در روستایی در منطقه دریای اژه ساکن شده اند تا زندگی جدید و آرامی را آغاز کنند. با این حال، آنها به سرعت متوجه می شوند که در این روستا دشمنان زیادی دارند.
خلاصه داستان: آیزک که سال ها پیشخدمت کشتی ها بوده است، به دلیل بیماری همه گیر بیکار می شود و در نهایت در شیفت شب در هتلی شغل پیدا می کند. با این حال، چه کسی می داند که در شب اول آیزک چه اتفاقی می افتد.