خلاصه داستان: جینجر پس از فرار از مزرعه تویدی، پناهگاه جزیره ای آرام برای کل گله پیدا کرده است. اما در سرزمین اصلی، تمام جوجهها با تهدید جدیدی روبرو میشوند و جینجر و تیمش تصمیم میگیرند وارد آن شوند.
خلاصه داستان: در آغاز قرن بیستم، خانواده اوگتو آرزوی زندگی بهتر در خارج از کشور را داشتند. لوئیجی اوگتو از کوه های آلپ عبور می کند و زندگی جدیدی را در فرانسه آغاز می کند و سرنوشت خانواده محبوبش را برای همیشه تغییر می دهد.
خلاصه داستان: سول هفت ساله روز را در خانه پدربزرگش می گذراند تا یک مهمانی غافلگیرکننده برای پدر سول، توناتیوه برگزار کند. با محو شدن نور روز، سول متوجه می شود که دنیای او به طور چشمگیری تغییر می کند.
خلاصه داستان: یک خانواده پناهجوی سوری، یک معلم انگلیسی از افغانستان و یک مرزبان را دنبال می کند. همه آنها در طول آخرین بحران انسانی بلاروس در مرز لهستان و بلاروس ملاقات کردند.
خلاصه داستان: مادلین، حومه کوچکی را ترک می کند تا به یک خانه سالمندان در آن سوی پاریس بپیوندد. چارلز، یک راننده تاکسی، می آید تا او را انتخاب کند و بدون عجله برای رسیدن، از او می خواهد که از نقاطی از پایتخت عبور کند که در لیست او به حساب می آیند...
خلاصه داستان: اما در حومه نیوجرسی، شوهر و دو فرزند فوق العاده دارد. او همچنین یک زندگی مخفیانه به عنوان یک قاتل اجیر شده دارد، رازی که همسرش دیو زمانی که زوج تصمیم میگیرند ازدواج خود را با یک عشق کوچک چاشنی کنند متوجه میشود...