خلاصه داستان: یک پیمانکار نظامی که برای تصاحب سلاحی که مردم را به قاتلان وحشی تبدیل می کند استخدام شده است، وقتی برادرش قربانی این وسیله می شود به دنبال انتقام است.
خلاصه داستان: یک پروفسور جراح که زمانی مورد احترام بود رافال ویلکزور که خانوادهاش را از دست داده و حافظهاش را از دست داده است، وقتی دوباره با شخصی از گذشته فراموششدهاش ارتباط برقرار میکند که میتواند به او کمک کند تا پاسخهای مورد نیازش را پیدا کند.
خلاصه داستان: یک خانواده پناهجوی سوری، یک معلم انگلیسی از افغانستان و یک مرزبان را دنبال می کند. همه آنها در طول آخرین بحران انسانی بلاروس در مرز لهستان و بلاروس ملاقات کردند.
خلاصه داستان: اوپ و اد به طور تصادفی از جزایر گالاپاگوس در سال 1835 به شانگهای امروزی سفر کردند. آنها با سردرگمی راه خود را در شهر طی می کنند و به این کشف هولناک می پردازند که گونه هایی که به آن تعلق دارند منقرض شده اند...