خلاصه داستان: زمانی که یک قاتل قراردادی دچار نوعی زوال عقل است که به سرعت در حال تکامل است، به او فرصتی داده می شود تا با نجات جان پسر بالغ خود که از او جدا شده، خود را نجات دهد.
خلاصه داستان: خانوادهای پس از قتل پدرشان به روستایی متروکه فرار کردند تا ثروت مالکانهاش را به ارث ببرند تا پسر زبان بستهشان را درمان کنند، اما وقتی به آنجا میرسند چیزی را پیدا کردند که انتظارش را نداشتند.
خلاصه داستان: چهار قاتل مختلف بدون اینکه بدانند دیگران درگیر این کار هستند، میبینند که در حال مشاهده شغل هستند. جنایت، پول و خشونت در لندن در مرکز این داستان بابل مدرن قرار دارد.