خلاصه داستان: هنگامی که یک پیشخدمت یهودی با ذهن باز و پسرش قربانی هولوکاست می شوند، او از ترکیبی عالی از اراده، شوخ طبعی و تخیل برای محافظت از پسرش در برابر خطرات اطراف اردوگاهشان استفاده می کند.
خلاصه داستان: با افزایش فساد در دهه 1950 لس آنجلس، سه پلیس - یکی تنگ بند، یکی وحشیانه، و دیگری لوس - به تحقیق درباره یک سری از قتل ها با نام عدالت خود می پردازند.
خلاصه داستان: در سفری برای یافتن درمانی برای نفرین یک تاتاریگامی، آشیتاکا خود را در میانه جنگ بین خدایان جنگل و تاتارا، یک مستعمره معدن می بیند. در این کوئست او با سان، مونونوک هیمه نیز ملاقات می کند.
خلاصه داستان: یشپال آناند یک صنعتگر ثروتمند است و با همسر، یک پسرش، گاوراو و پسر بزرگش، نارندرا که در خارج از کشور زندگی می کند، زندگی می کند. تنها نقطه روشن در زندگی یشپال نارندرا است که اغلب بر عشق و علاقه به آن سایه می افکند...