خلاصه داستان: سوامی و آناند که دقیقاً شبیه هم هستند، از پیشینه های متفاوتی می آیند. در شرایط سخت پراناوی، یک دختر جوان و زیبا عاشق هر دوی آنها می شود. سوامی و آناند چگونه مشکلات خود را حل خواهند کرد؟
خلاصه داستان: هیچ کاری نکن، بمان و بجنگ، یا برو. در سال 2010، زنان یک جامعه مذهبی منزوی با آشتی دادن یک واقعیت وحشیانه با ایمان خود دست و پنجه نرم می کنند.
خلاصه داستان: ودا و دخترش کاناکا در حال کشتار هستند. آنها توسط یک پلیس راما تعقیب می شوند، اما آنها همیشه موفق به فرار در زمان کوتاه می شوند. آیا راما می تواند جلوی کشتارها را بگیرد؟
خلاصه داستان: اتو یک بدخلق است که پس از از دست دادن همسرش از زندگی دست کشیده و می خواهد به همه چیز پایان دهد. هنگامی که یک خانواده جوان در همان نزدیکی نقل مکان می کنند، او همتای خود را در ماریسول تیز هوش ملاقات می کند که منجر به دوستی می شود که دنیای او را تغییر می دهد.
خلاصه داستان: ماریو، کارگر یک انبار "گمشده و پیدا شده"، چمدانی را پیدا می کند که بقایای نوزاد داخل آن است. تحقیقات او او را به یک حلقه خطرناک فحشا و قاچاق هدایت می کند.
خلاصه داستان: زمانی که بک عکاس مسافرتی تصمیم می گیرد در یک مسابقه عکاسی شرکت کند، به جزیره آفتابی سرنیتی می رود. بک با اقامت در مزرعه درخت لیمون جذاب شهر، با صاحب خشن اما خوش تیپ، جاشوا، ملاقات می کند و این زوج به توافق می رسند.
خلاصه داستان: زوج متاهل مایا و جیمی از کابوس شهری خود به آرامش روستایی ایرلند میگریزند تا اجنههای بدخواه و قاتل را که در کمین چوبهای باستانی در پای باغ جدیدشان کمین کردهاند، کشف کنند.