خلاصه داستان: نورا و هه سونگ، دو دوست دوران کودکی که عمیقاً مرتبط هستند، پس از مهاجرت خانواده نورا از کره جنوبی، از هم جدا می شوند. بیست سال بعد، آنها برای یک هفته سرنوشت ساز دوباره گرد هم می آیند و با عقاید عشق و سرنوشت روبرو می شوند.
خلاصه داستان: مردی شهر کوچک که عاشق زیباترین دختر شهر می شود. او می خواهد روزی با او ازدواج کند زیرا ازدواج با او می تواند موقعیت اجتماعی او را بالا ببرد.
خلاصه داستان: دو فضانورد که در شاتل فضایی از کار افتاده خود با امیدی اندک به نجات سرگردانند، در مورد اینکه آیا بهتر است روزهای باقیمانده خود را به عنوان دوستان بگذرانند یا چیزی بیشتر بحث می کنند.
خلاصه داستان: آنا و رایان عشق واقعی را یافتهاند، و این با یک فناوری جدید بحثبرانگیز ثابت شده است. فقط یک مشکل وجود دارد، زیرا آنا هنوز مطمئن نیست. سپس در یک موسسه تست عشق مشغول به کار می شود و با امیر آشنا می شود.